انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر کشور های منطقه
قلمرو جغرافیایی جهان اسلام با حدود یک میلیارد جمعیت از تجانس دینی با جامعه انقلابی ایران برخوردار بود . از سویی سلطه و حضور شدید استعمار غرب در سرزمین های اسلامی، مسلمانان را برای قرن ها آزرده خاطر داشت و نسبت به غرب بدبین کرده بود . از سوی دیگر پدیده انقلاب اسلامی و مواضع استقلالی و مستحکم امام خمینی (ره) در برابر قدرتمندان جهان بویژه آمریکا و روسیه، مسلمین را به شادی واداشت . تداوم مقاومت پیروزمندانه حکومت اسلامی ایران در برابر فشار ابرقدرت ها و غرب، مسلمانان و جنبش های اسلامی را امیدوار ساخت و موجی از طرفداری از انقلاب اسلامی را در سراسر جهان اسلام به همراه آورد . به طوری که غرب آفریقا، شمال آفریقا، شرق آفریقا، شرق مدیترانه، ترکیه، آسیای مرکزی، قفقاز، جنوب آسیا، پاکستان، افغانستان، هند، جنوب شرق آسیا، شبه جزیره عربستان و غیر آن را به شدت متاثر کرد و روحیه استقلال طلبی، خودآگاهی، خود باوری و بازگشت به خویشتن را در مسلمانان زنده داشت . گو این که در سال های اخیر متاسفانه (به دلایل مختلف) نقش سرنوشت ساز انقلاب اسلامی کم رنگ جلوه داده شد و بدتر از همه نیروهای مخالف انقلاب اسلامی و مدعی تشکیل حکومت اسلامی! در برخی از مناطق جهان اسلام (شمال آفریقا، پاکستان، ترکیه، افغانستان و غیره) شکل گرفت . و تضادی را در درون جهان اسلام پدید آورد که به نظر می رسد در آینده خطر بزرگی به حساب آید، و رقابت ایدئولوژیک بر سر استقرار الگوهای متفاوت حکومت اسلامی و بر بستر تمایزات مذهبی شیعه و سنی را توسعه دهد . ولی به هر حال انگیزه های پرداختن به نهضت اسلامی و تاسیس حکومت اسلامی عمدتا متاثر از انقلاب اسلامی است که با مشاهده تجربه موفق آن، نیروهای سیاسی جهان اسلام از اراده ای قوی تر و مستحکم تر در این زمینه برخوردار شدند که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به صورتی متزلزل تلاش های پراکنده ای صورت می گرفت .
.تأثیر انقلاب اسلامی بر کشور سودان :
امروزه مفروض این است که سودان از مهم ترین کشورهای آفریقایی و اسلامی است که از انقلاب اسلامی متأثر شده است. حکومت فعلی سودان که در پی اتحاد نظامی های مسلمان به رهبری عمرالبشیر و جبهه قومی اسلامی جدا شده از اخوان المسلمین به رهبری «دکتر ترابی» حکومت را به دست گرفت تکیه بر اسلام و فعالیت برای تضعیف و جدایی صوفیه گری را در میان مردم اساس کار خود قرار داد. در این راستا دکتر حسن ترابی الگوی نوینی را برای اسلام سیاسی طراحی نموده است، و با مفتوح اعلام نمودن باب اجتهاد، به حرکتی جدید روی آور شده است.
واضح است که این نوع نگرش به اسلام و در آوردن آن از انزوا و پویا نمودنش در عرصه سیاسی در دوره معاصر با انقلاب اسلامی ایران شروع شد، و این .. را که اسلام قدرت ایجاد و ساماندهی به ساز و کار حکومتی را داراست احیا نمود. این نوع نگاه و در آوردن الگوی سیاسی از اسلام را می توان در کشورهایی چون مالزی، اندونزی، الجزایر و .... نیز مشاهده نمود. .
تونس :
در رأس امواج اولیه جنبش اسلامی تونس نام شیخ راشد الغنوشی قرار دارد. او بازداشت و محاکمه شد و حبسش مدت ها جزو اخبار مهم جنبش جهانی اسلام قرار داشت. تحلیل و جمع بندی گوشه هایی از افکار و گفتار غنوشی حاوی نکاتی است که پاسخ گوی ابعادی از چگونگی تأثیر انقلاب اسلامی در تونس می باشد :" در حال حاضر دگرگونی های بسیاری در زمینه های سیاسی چه به صورت اصلاحات اجتماعی و چه در جهت انقلابات خشونت بار در جهان اسلام به وقوع می پیوندد. این کوشش های عملی باعث شده اند که سرنوشت ایدئولوژی اسلامی به تلاش لحظه به لحظه مسلمین بستگی پیدا می کند. آیت الله خمینی. . . و دکتر حسن الترابی پیشگامان این مکتب عملی هستند. آن هم در نوع خود و در این مکتب " مجدد " به شمار می روند.سرانجام مردم تونس بن علي ديكتانتور سودان را ساقط نمودند
الجزایر:
بازتاب های انقلاب اسلامی در متن جامعه الجزایر با زمینه ها و استعداد هایی که درآن جا موجود بوده نقش موثری در توسعه و تحکیم جنبش اسلامی الجزایر داشته است در واقع بذرهایی که به طرق مختلف در دهه اول انقلاب در مزرعه مساعد تاریخی و اجتماعی الجزایر پاشیده شد در دهه ی دوم به صورت جبهه نجات اسلامی و جنبش های الجزایر بروز و ظهور کرده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استقبال و خوشحالی مردم الجزایر به خصوص طبقه ی جوان به حدی بود که هر روز در برابر سفارت ایران برای دریافت نشریات و خبرهای واصله از ایران صف می کشیدند، اما حکومت الجزایر نتوانست این اوضاع را تحمل کند لذا طی تماس با سفارت ایران محدودیت هایی ایجاد کرد. علاقه جوانان مذهبی به حدی رسیده بود که به جای هلال بر بالای گنبد و مناره مسجد دانشگاه عنابه، آرم جمهوری اسلامی را نصب کردند، هر چند مأموران امنیتی پس از درگیری با دانشجویان آرم را بر می دارند، اما انعکاس حقیقتی زیبا در حرکت هایی اینچنین قابل پنهان کردن نیست.
مصر :
مصر از لحاظ تاریخ، فرهنگ و جغرافیا در جهان عرب مرکزیتی خاص دارد. جنبش اخوان المسلمین مصر و ناصریسم و ناسیونالیسم عرب دو جریان شاخص این کشورند؛ جنبش اخوان در فاصله دو جنگ جهانی به وسیله حسن البنا ایجاد شد. سپس مکتب فکری آنان به وسیله سید قطب پیش رفت و رشد کرد و او به حق، موسس دوم حزب و یکی از رهبران نهضت اسلامی معاصر می باشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اخوان المسلمین با خوشحالی از آن استقبال کردند و آرزوهای بزرگ خود را برای استقرار جمهوری اسلامی در ایران ابراز داشتند. جریان دیگری که با جنبش اسلامی ایران در کنش متقابل بود، ناصریسم، سوسیالیسم و ناسیونالیسم عربی وابسته به آن بود. از دید خبرنگاران و تحلیل گران سیاسی، برخی از شاخص های تأثیر انقلاب اسلامی ایران در مصر و احیا و تشدید جنبش اسلامی آن کشور به این شکل نمود پیدا می کرد که مردم شعار هایی از جمله لا اله الاّ الله محمد رسول الله، آیات قرآن و تصاویر آیت الله خمینی را بر روی شیشه اتومبیل هایشان می چسباندند.
سرکوب جنبش اخوان المسلمین با اعدام سران اخوان، مرگ ناصر در سال ۱۹۷۰، روی کار آمدن انور السادات، تشدید همگرایی او با ایران و غرب، سفر وی به اسرائیل و امضای پیمان کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ درست همزمان با اوج انقلاب اسلامی در ایران، حکومت مصر و شخص سادات را به منفورترین موجودات در ذهن مسلمانان و مبارزان مبدل کرد. با موضعی که امام در مورد آزادی قدس و مبارزه با اسرائیل اتخاذ کردند، رویارویی انقلاب اسلامی با دولت مصر بسیار حاد و جدی شد. طبعاً آن دسته از مردم مصر که از روند سازش مصر با اسرائیل ناخرسند بودند، به سمت ایران متمایل شدند، که ترور انور سادات توسط گروه های عقیدتی و مبارزه برخاسته از ارتش مصر توسط خالد اسلامبولی نمود واقعی این تمایل است. امواج اولیه ی احیای اسلام گرایی مصر و ترور سادات و حوادث پس از آن، موجب پیدایش این باور شده بود که انقلاب اسلامی در همه جا فراگیر خواهد شد. اين تاثير مردم انقلابي مصر را تا سقوط مبارك به پيش برد
افغانستان :
پیروزی انقلاب ایران در کشور همسایه افغانستان که از وضعیت مشابه سیاسی بر خوردار بود، نیز تاثیری بسزا داشت . آقای هادی معتقد است که :«تجاوز ارتش شوروی به افغانستان هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود .ملت مسلمان افغانستان مسایل انقلاب ایران را از طریق رسانه ها دنبال می کردند و در بسیاری از موارد از آن الهام گرفتند.»به گفته آقای هادی رهبری انقلاب اسلامی در ایران نیز میان شهروندان مسلمان افغانستان از محبوبیت خاصی برخوردار بود.
ایشان می گوید :پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ،تنها به افغانستان نه ،بلکه مسلمانان جهان را بیدار ساخت. مولوی مختار مفلح، رهبری حزب نهضت آزادی اسلامی و مدیر مسئول مجله "فکر"به این باور است که امام خمینی یک رهبر بزرگی اسلامی در جهان معاصرات و بسیاری از جنبش های اسلامی از افکار و اندیشه های ایشان الهام گرفته اند .وی در مورد شخصیت امام خمینی می گوید :«او دیدگاهش از مرز های قومی ،مذهبی ،و جغرافیایی فراتر می رفت و تنها بر جهان اسلام می اندیشد.»
به باور وی، پیروزی انقلاب در ایران در حرکت ملت مسلمان افغانستان بر ضد دولت کمونیستی و حامیان بیرونی اش تاثیر بزرگی داشت .به گفته وی :«مردم افغانستان با الهام از انقلاب اسلامی ایران و باور به این که انقلاب می تواند حکومت دست نشانده شوروی را سرنگون کند ،دست به انقلاب زدند .»
دکتر مهدی، استاد سابق دانشگاه و عضو شورای متحد ملی به ابعاد بزرگ و جهانی انقلاب ایران اشاره می کند و می گوید انقلاب اسلامی ایران علاوه بر دستاوردهای کلان برای ملت این کشور ،در برجسته ساختن نقش ایران در میان کشورهای اسلامی نیز اثرات شایانی داشت ،طوری که اکنون بسیاری اندیشمندان کشورهای اسلامی از افکار و اندیشه های دانشمندان و فرهنگیان ایرانی تاثیر می پذیرد.
ایشان اعتقاد دارند ،به دلیل اشتراکات فراوان میان ایران و افغانستان این کشور همواره تاثیرات بر افغانستان داشته است .آقای دکتر مهدی با اشاره به جایگاه جهانی و منطقه ای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران می گوید :ایران قبل از انقلاب تنها ژاندارم خلیج فارس بود اما بعد از انقلاب پاسدار منافع خارجی ها نیست، بلکه یک کشور مستقل سیاسی و آزاد به حساب می آید و این انقلاب، ایران را به مهم ترین کشور منطقه مبدل ساخت .
لبنان :
محمل تأثیر انقلاب اسلامی در لبنان به طور طبیعی شیعیان این کشورند. در زمان وقوع پیروزی انقلاب، سازمان امل، مهم ترین حزب شیعیان در عرصه سیاسی لبنان بود. انقلاب اسلامی در جریان امل نقشی دوگانه ایفا کرد. طبیعتا پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای جنبش امل برانگیزاننده بود. چنان که ریچارد نورتون می نویسد که سقوط شاه ثابت کرد که حکومتی نا مشروع را نباید تحمل کرد.
جنبش امل به مثابه جنبش شیعی موفق، از جریان پر شور فراهم شده از طریق انقلاب سود برد. به هر حال این جنبش که جنبشی میانه رو و محافظه کار به حساب می آمد، نمی توانست حامل اندیشه های ایدئولوژیک و پرشور انقلاب اسلامی باشد، از این رو به سرعت دچار انشقاق و ریزش نیرو گردید. هنگامی که (نبیه بری) رهبر جنبش امل،همزمان با اشغال لبنان توسط اسرائیل (۱۹۸۲)، در گردهمایی کمیته نجات ملی که به دعوت الیاس سرکیس، رئیس جمهور وقت لبنان شرکت کرد، سید ابراهیم امین مسئول دفتر جنبش امل در تهران، بابرگزاری کنفرانسی مطبوعاتی به کمیته نجات ملی و شرکت کنندگان درآن حمله کرد و آن را کمیته ای امریکایی نامید. سید حسین موسوی،جانشین رهبر جنبش امل نیز در این زمان به سوی منطقه بقاع به حرکت در آمد و تأسیس جنبش امل اسلامی را در آنجا اعلام کرد که بعدها به حزب الله پیوست.
در این میان مهم ترین جنبش (جنبش حزب الله) که تبلور عینی انقلاب اسلامی در لبنان به شمار می آید. در حالی که رهبران جنبش امل، علاقه چندانی به گفتمان و ایدئولوژی اسلام گرایی با قرائت انقلاب اسلامی لبنان نشان نمی دادند، جنبش حزب الله که متشکل از اسلام گرایان مبارز بود، به پرشورترین و مطمئن ترین حامی اسلامگرایی تبدیل شد. حزب الله هنگام تأسیس، دربیانیه ای با عنوان (ما که هستیم و هویت ما چیست ؟) به بروز این شاخصه پرداخته و می نویسد: ما فرزندان حزب الله هستیم که خداوندطلیعه آن را در ایران به پیروزی رساند تا دوباره هسته اولیه دولت اسلامی را در جهان بر پا کند... ما در لبنان یک حزب تشکیلاتی بسته باچارچوب سیاسی گنگ نیستیم، بلکه امتی هستیم که از طریق کمربند اعتقادی و سیاسی نیرومندی به نام اسلام، به مسلمانان سراسر جهان وابسته ایم.
خصیصه مشترک دوم انقلاب اسلامی و حزب الله، احیاگری است که سید ابراهیم الامین، سخنگوی حزب الله در دهه هشتاد میلادی، آن راچنین معنا می کند: " صدور انقلاب، به معنای تسلط نظام ایران برملت های منطقه خاورمیانه نیست، بلکه به معنای تجدید حیات اسلامی منطقه است تا آنچه بر این ملت ها مسلط می شود، اسلام باشد."
ویژگی مشترک سوم عدم تأکید بر گرایشات فرقه ای است. با توجه به تأکید حزب الله بر بنیادها و عناصر شیعی، هیچ گونه تمایلات فرقه گرایانه در اهداف آن به چشم نمی آید، بلکه بیشتر بر امت جهانی اسلام تأکید دارد. ویژگی مشترک دیگر اجرای شریعت اسلامی است.حزب الله در بیانیه تأسیس خود می گوید: (فرهنگ ما بر منابع قرآن،سنت و سیره معصومان و احکام و فتاوای صادره از سوی فقیه مرجع تقلید ما استوار است).
پای فشاری بر عدم جدایی دین از سیاست، خصیصه مشترک دیگراست. سید حسن نصر الله در این باره و الگوگیری از ایران چنین می گوید: (اسلام برای ما دین مسجد و مدرسه و خیابان و دولت ونهادهای آن است. دین قادر به برپایی انقلاب و اقامه دولت است...همان گونه که در ایران ثابت شد که اسلام قادر است، در مشکل ترین شرایط و بدترین تهدیدها، انقلاب بر پا و دولت اقامه کند).
دیگر باور مشترک اعتقاد به ولایت فقیه است. حزب الله همواره برپایبندی نظری و عملی به ولایت فقیه و رهبری مجتهد آگاه پای فشرده است که ممیزه اصلی این جنبش، از دیگر جنبش های اسلامی منطقه ای نیز محسوب می گردد. دیدگاه حزب الله در این باره چنین است که (در خصوص ولایت امر، ما خود را به ولایت مرجعیت رشیدی پایبند می دانیم. ولایت در فقیه جامع الشرایطی که عدالت، اعلمیت،کفایت، آگاهی به مسائل روز، مدیریت، تقوی و سایر صفات لازم در اوتجلی یافته است).
حزب الله بر الگوگیری و پیوستگی با امام خمینی (ره) تأکید فراوان دارد. سید حسن نصر الله می گوید: (از نظر ما امام خمینی مرجع دینی،امام و رهبر به تمام معنای کلمه است. ایشان نماد و سمبل انقلاب علیه طاغوت ها، مستکبران و نظام های استبدادی است). سید ابراهیم الامین نیز می گوید: (ما در روند تصمیم گیری سیاسی تنها بر فقیه تکیه داریم. ما از فرامین امام پیروی کرده، به جغرافیا اعتقادی نداریم).
فلسطین :
در مورد تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر فلسطین از سخنان ابوشریف ، نماینده ی جهاد اسلامی فلسطین در گفتگو با خبرگزاری حیات استفاده می کنیم .
نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در آستانه سی امین سالگرد انقلاب اسلامی ایران، گفت: پیروزی انقلاب اسلامی ایران زلزله بزرگی در جهان اسلام ایجاد کرد. ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی در پاسخ به ارزیابی خود درمورد تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر مقاومت اسلامی در جهان گفت: انقلاب اسلامی ایران نه تنها بر مقاومت در فلسطین تاثیر به سزایی داشت بلکه در تمام امت اسلام تاثیرگذار بود.
وی افزود : انقلاب ایران زلزله بزرگی را در آن دوره از زمان در جهان و در میان آزادگان جهان به وجود آورد و در سطح دینی و فکری و ایدئولوژیکی اسلامی به شکل گسترده ای انتشار یافت.وی در ادامه خاطر نشان کرد: پیامد پیروزی انقلاب اسلامی ایران در فلسطین این بود که پس از یکسال، قدرت و تسلط جنبش های مقاومت اسلامی در تمامی مناطق فلسطین سیطره پیدا کرد. او همچنین افزود: انقلاب ایران توانست در سطح ایدئولوژیکی این تفکر را که قضیه فلسطین مساله اساسی و اصلی است و همچنین مبارزه با رژیم صهیونیستی باید درصدر امور جنبش های مقاومت اسلامی باشد را در این جنبش ها تقویت کند.ابو شریف در پایان تصریح کرد:از دیگر برکات انقلاب اسلامی ایران در آن دوران از زمان این بود که توانست بینش اسلامی را در فلسطین و خارج از فلسطین تقویت کند و همچنین نقش بسیار مهمی را در تحولات آن زمان ایفا نماید .
ناصر ابو شریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران ،۱۰سال در بند اسارت رژیم صهیونیستی بوده است.
عربستان:
یکی از کشورهایی که از تأثیرات این انقلاب بینصیب نمانده است، کشور عربستان سعودی است. این تأثیرات تا جایی است که در مقطعی روابط دو کشور به واسطه این تأثیرات قطع میشود. از آنجا که هر تحولی در این کشور، تحول در کل جهان اسلام را به دنبال خواهد داشت لذا مطالعه بازتاب انقلاب اسلامی در عربستان سعودی امری مهم به شمار میرود. دو کشور ایران و عربستان از سال ۱۳۰۷ با یکدیگر روابط سیاسی برقرار نمودند . ابتدای تشکیل حکومت آل سعود با دوران سلطنت رضا خان در ایران همزمان بود . دو نظام سلطنتی از همان ابتدا روابط حسنه ای با یکدیگر برقرار ساختند که تا سال ها همچنان به همان صورت باقی ماند. لیکن تشکیل اوپک روال روابط دو کشور را جایگزین نمود. بعد از تشکیل اوپک استراتژی های نفتی و نوع رژیم حکومتی از وجوه تشابه دو رژیم گردید . ضمن آنکه تفاهم هر دو دولت در سازمان اوپک روابط سیاسی دو کشور را به طور چشمگیری گسترش داد و این امر باعث آن گردید که آن دو در مسائل مختلف سیاسی ، در عرصه منطقه ای و جهانی از نظرات مشابهی برخوردار
بازتاب انقلاب اسلامی بر حکومت و جامعه عربستان
طلوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ موجب شد تا دولت عربستان روابط خود را با ایران در ۵ سطح تنظیم نماید .
۱ ) دوره صبر و انتظار: مقامات عربستان بعد از پیروزی انقلاب به دقت تحولات ایران را مورد بررسی قرار داده و در این دوره فراز و نشیب های آن را دنبال می کردند. اما از اظهارنظر صریح درباره حوادث ایران خودداری می نمودند . چون این ترس در سعودی ها وجود داشت که انقلاب و تسری آن حکومت شان را متزلزل کند به همین خاطر به شکلی محرمانه و با کمک برخی از کشورها دیگر عرب درصدد انجام طرح هایی جهت دفع خطر احتمالی برآمدند . . این وضعیت ابهام تا ۱۳۶۰ طول می کشد
۲ ) دوره سیاست دوگانه عربستان در مقابل سیاست تهاجمی جمهوری اسلامی ( از ۱۳۶۱ تا دی ۱۳۶۴): عربستان در این مقطع سعی در جلب نظر مسئولین ایرانی داشته به زائرین و حجاج ایرانی اجازه برپایی راه پیمایی برائت از مشرکین را می دهد . در ضمن از هیأت های میانجی گر جنگ ایران و عراق جهت بازگرداندن صلح حمایت می کند. .
۳ ) دوره رویارویی و انفجار ( از اواخر ۱۳۶۴ تا پذیرش قطعنامه ): پس از یأس عربستان از مقابله با جمهوری اسلامی و به سازش کشیدن این کشور عربستان تضاد خود را با ایران به منصه ظهور می رساند و با اتخاذ سیاست جدیدی مرحله به مرحله سعی در تضعیف انقلاب اسلامی می کند تا به این وسیله انقلاب را به سازش کشیده و آن را به کنترل خود در آورد البته تقویت نظامی شدید سعودی و حضور ناگهانی در ناوگان های دریایی خارجی در تشجیع این رژیم مؤثر است
۴ ) دوره تنش زایی ( از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۴ ) : با خاتمه جنگ و پذیرش قطعنامه و گذشت یک دهه از انقلاب ایران مسئولین جمهوری اسلامی کارآزموده تر گردیده و سیاست خارجی آن یک روند منطقی تر به خود گرفت و از طرف دیگر به دلیل آنکه کشور عراق پس از جنگ به صورت یک کشور نیرومند و تهدید کننده ثبات و امنیت منطقه مبدل شده بود لذا دو کشور ایران و عربستان همکاری و نزدیکی بیشتر را به نفع منافع ملی خود دیدند
۵) دوره تقابل مذهبی ( دوره ی کنونی ) : با توجه به اینکه روند دولت سازی در عراق برای همسایگان قدرتمند این کشور از جمله ایران و عربستان یک فرآیند حیاتی به شمار می رود و تشکیل یک عراق متحد یکپارچه با اکثریت شیعه برای دولت های سنی و رادیکال منطقه مثل عربستان و اردن یک خطر بالقوه محسوب می شود . دوره حاضر را می توان دوره تقابل مذهبی نامید . البته نقش آمریکا و دولت های غربی نیز برای دامن زدن به جنگ های فرقه ای و مذهبی در منطقه و به ویژه در عراق برای تثبیت حضور خود غیرقابل کتمان اس . آنچه از معادلات منطقه برداشت می شود این است که شکل گیری یک عراق یکپارچه متحد با اکثریت شیعه هم منافع دول رادیکال سنی منطقه و هم آمریکا را به خطر خواهد انداخت لذا باید با این پدیده مبارزه شود . طرح مباحثاتی همچون هلال شیعی نیز در همین پروسه معنا پیدا می کند . نکته مهم این است که روابط ایران آتی شیعی و عربستان وهابی را باید در آینده عراق دید .
البته روابط خارجی کشورهای ایران و عربستان همواره مشحون از رقابت و همکاری یا تضاد و وفاق بوده است
نتیجه گیری :
آنچه در این مختصر بیان شد، تنها گوشه ای از آوای ظلم ستیزی است که پس از ۲۲ بهمن ۵۷ که مقاومت ملت ایران به ثمر نشست و سردمداران تباهی از اریکه ی قدرت به زیر کشیده شدند از حلقوم در سکوت کز کرده ی جهان اسلام بر خاست و شرح مختصری بود از عزت طلبی و عدالت خواهی مردمانی که دیگر دوش هایشان آوار قدرت طلبی قدرت طلبان را تاب نمی آورد.
با این وجود راه امام و شهدا ، خط سرخی است که یاد آور آرمان های بلند انقلاب و هدف های والای آن است . امید است تا با حرکت در این راه ارزش هایی را که سالهاست مردم دنیا به فراموشی سپرده اند، بار دیگر در سطح جهانی مطرح سازیم.
محمد صادقي –كارشناس ارشد وزارت امور خارجه
:: برچسبها:
محمد صادقی ملایر ,
صادقی ,
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6